سیستم آبیاری قطره ای به گونه ای آبیاری گفته می شود که آب در یک سیستم لولهای در مزرعه توزیع میشود و بوسیله قطره چکان یا گسیلنده(Emitter) دراختیار گیاه قرار میگیرد. قطره چکانها طوری طراحی شده اند که فشار آب را کاهش میدهند تا بتوانند، حجم محدود موردنظر را در واحد زمان دراختیار گیاه قرار دهند.
روش آبیاری قطره ای که برای آبیاری باغات، محصولات زراعی ردیفی و گلخانه ها کاربرد دارد، دارای محاسن زیادی است. بالابودن راندمان مصرف آب، سهولت استفاده از کودهای شیمیایی، انجام عملیات زراعی حین آبیاری، صرفه جویی در مصرف انرژی(درمقایسه با آبیاری بارانی)، راحتی در خودکار نمودن شبکه، مرطوب نکردن تمام سطح خاک در باغات که نتیجه آن کاهش هدر رفتن آب بوسیله تبخیر و همچنین کاهش رشد علفهای هرز میباشد، مرطوب نگهداشتن محیط رشد ریشه درحد مطلوب در طول رشد و کاهش آفات و بیماریهای گیاهی ازجمله فوائد آبیاری قطره ای است. عامل اصلی و کلیدی در موفقیت آبیاری قطره ای و داشتن توجیه اقتصادی، طراحی صحیح با درنظرگرفتن مبانی هیدرولیکی دقیق و همچنین اجرا، بهره برداری و نگهداری مناسب از سیستم است.از حساسترین مراحل طراحی یک سیستم آبیاری قطره ای انتخاب قطره چکان مناسب برای طرح است.
انواع گسیلندهها و انتخاب گسیلنده مناسب طرح
قطره چکانها معمولاً دارای آبدهی محدود بین۱ تا۱۰ لیتر در ساعت میباشند. درحال حاضر انواع بسیار متنوعی از قطره چکان ها توسط شرکتهای مختلف سازنده لوازم آبیاری قطره ای در دنیا تولید میشود و طراحان این سیستمها با طیف وسیعی از قطره چکانها مواجه هستند. ذیلاً به معرفی انواع قطره چکانها و نحوه کار آنها پرداخته سپس تحت تأثیر شرایط طرح، قطره چکان مناسب انتخاب میگردد.
الف- طبقه بندی براساس مکانیسم استهلاک فشار
استهلاک فشار پدیدهای است که در تمام گسیلنده ها وجود داشته و این عمل در انواع مختلف با مکانیسم خاصی صورت میگیرد. چهار روش معمول که برای کاهش فشار آب در انواع گسیلنده ها بکار برده میشوند عبارتنداز :
- طولانی کردن مسیر حرکت آب
- روزنه ای کردن مجرای عبورآب و ایجاد آشفتگی در جریان و درنظرگرفتن تمهیدات لازم برای افت فشار
- ایجاد پیچ و خم در مسیر حرکت آب
- ترکیب سه روش فوق
انواع گسیلنده ها براساس مکانیسم استهلاک فشار عبارتند از:
۱- گسیلنده های طولانی مسیر
۲- گسیلنده های پیچ درپیچ
۳- گسیلنده های روزنه ای
۴- لوله های دو جداره
۷- افشانه ها و قطره چکانهای گردابی
۶- گسیلنده های جبران کننده فشار
ب- طبقه بندی گسیلنده ها از نظر چگونگی اتصال به لوله آبده
بر این اساس، گسیلندهها به دو گروه اساسی در خط(in line) و روی خط(on line) تقسیم میشوند.
گسیلنده هایی که پس از سوراخ کردن لوله آبده، روی لوله نصب می شوند، روی خط(on line) هستند.
گسیلنده هایی که پس از بریدن لوله آبده بین دو قسمت بریده شده متصل میگردند و ظاهراً جزئی از لوله بنظر میرسند، در خط(in line) نامیده میشوند.
ج- قطره چکانهای شستشودهنده
بمنظور کسب دبی موردنیاز در آبیاری موضعی، مقطع عرضی خروجی گسیلنده ها بین۰٫۲۵ تا۲٫۵ میلیمتر تغییر میکند. این سطح مقطع کوچک تقریباً در تمامی گسیلنده ها مشکلات گرفتگی را ایجاد میکند، بنابراین برای انواع روشهای آبیاری موضعی نیاز به سیستم تصفیه مناسب میباشد. توصیه عمومی این است که تمام ذراتی که قطر آنها بزرگتر از۱/۱۰ برابر مجرای خروجی است، باید جدا شوند. البته این معیار برای قطره چکانهای طولانی مسیر کافی نیست زیرا مواد در طول مسیر رسوب میکنند و به مرور زمان باعث گرفتگی میشوند. همچنین برای گسیلنده های خود شستشو شونده نیاز کمتری به تصفیه میباشد.
تجربیات استفاده از قطره چکانهای مختلف نیز معیار مفیدی برای تعیین میزان نیاز به سیستم تصفیه بشمار میآید. به منظور کاهش خطر گرفتگی، بعضی از گسیلنده ها بگونه ای طراحی میشوند که قابلیت شستشو را دارند. در این مورد بایستی حداقل سرعت آب و مدت شستشو درنظر گرفته شود.
گسیلنده های شستشو شونده پیوسته، دارای مجموعهای از روزنه ها بمنظور استهلاک فشار میباشند. وقتی که گرفتگی اتفاق میافتد، فشار در پشت ذرات افزایش مییابد و نیرویی وارد میشود که روزنه بازشده و ذره یا ذرات جمع شده خارج میشوند.
تجربیات اخیر با لوله های تغذیه خطی نشان داده است که تمایل به گرفتگی به مقدار قابل ملاحظه ای با استفاده از شستشوی منظم لوله آبده، کاهش مییابد. حتی در مواردیکه کیفیت آب آبیاری نیز خوب است، شستشوی لوله آبده، ضریب اطمینانی را برای کارکرد مداوم یک سیستم فراهم میکند.
– انتخاب قطره چکان مناسب طرح
انتخاب قطره چکان مناسب برای یک طرح از حساسترین مراحل طراحی بشمار میآید و عوامل مؤثر زیادی در این انتخاب وجود دارد که به برخی از مهمترین آنها اشاره میشود.
- دامنه تغییرات دبی باتوجه به تغییرات ساخت
- رابطه دبی- فشار و دامنه تغییرات فشار مجاز کارکرد قطره چکان
- دامنه مناسب فشار کارکرد
- حساسیت به گرفتگی یا تجمع مواد شیمیایی
- پایداری رابطه دبی- فشار در دراز مدت
برای تعیین قطره چکان مناسب لازم است به شرایط طرح توجه کافی شود. بطورکلی در اراراضی با شیب بیش از ۲ درصد استفاده از قطره چکانهای تنظیم کننده فشار اجتناب ناپذیر است. در این نوع قطره چکانها تغییرات دبی خروجی تحت تأثیر فشار در دامنه وسیع(۱ تا۴ اتمسفر)، بسیار محدود است. همچنین باتوجه به حساسیت قطره چکانها به گرفتگی جهت به حداقل رساندن اثرات گرفتگی ناشی از رسوب بی کربناتها و… بهتر است از قطره چکانهای خود شوینده استفاده شود.
- فاصله گیاهان روی هر ردیف و بین ردیفهای کاشت
فاصله کاشت بین گیاهان به شرایط آب و هوایی، نوع خاک، واریته و تجربه کشت آنها در منطقه بستگی دارد. در آبیاری قطره ای برای تعیین فاصله کاشت درختان، درصد سطح سایه انداز و نیاز آبی گیاه مؤثر میباشد.
در روش آبیاری قطره ای بدلیل عدم آبیاری کل سطح زمین، تبخیر مستقیم از سطح خاک محدود می باشد. مقدار نیاز آبی روزانه در آبیاری قطره ای تابعی از سطح سایه انداز گیاه و مقدار تبخیر و تعرقی است که در سایر روشهای آبیاری محاسبه می شود. به همین دلیل نیاز آبی گیاه در این روش نسبت به سایر روشها که تمام سطح خاک خیس میشود، بمیزان قابل ملاحظه ای کمتر می باشد.
درصد سطح سایه انداز به سن، نوع واریته های گیاهی و مرحله رشد بستگی دارد و عملاً برابر سطح سایه شده توسط تاج گیاه در هنگام ظهر به کل سطحی است که برای گیاه درنظرگرفته میشود.
درصد مساحت خیس شده(Pw)
از مزایای آبیاری قطره ای عدم آبیاری تمامی سطح زمین میباشد. به بخشی از سطح که طی آبیاری مرطوب میگردد، درصد مساحت خیس شده گفته میشود و عبارت است از متوسط نسبت مساحت خیس شده خاک(AW) در عمق ۱۵ تا۳۰ سانتیمتری به کل مساحت. درصد مساحت خیس شده به عوامل زیادی همچون موارد زیر بستگی دارد:
- مساحت خیس شده توسط هر نقطه ریزش(دبی هر قطره چکان)
- فاصله بین قطره چکانها
- فاصله لوله های فرعی از یکدیگر
- نوع خاک
- شیب زمین
- زمان آبیاری
مساحت خیس شده توسط هر نقطه ریزش بستگی به شکل ناحیه مرطوب شده در زیر قطرهچکان(پیاز رطوبتی) نیز دارد. بطوریکه هرچه پیاز رطوبتی پهن و بزرگ باشد، Aw بیشتر است.
ارقام مربوط به ابعادAw برای بافتهای مختلف خاک و شرایط مختلف لایه بندی در جدول زیر آورده شده است. اعداد این جدول بصورت ابعاد مستطیلی ارائه شده اند تا در طراحی برای نوار مرطوب بتوان فاصله قطره چکانها(Se) و حداکثر پهنای خیس شده(W) را بدست آورد.
فاصله قطره چکانها برابر۸۰ درصد پهنا یا قطر خیسشده( (Se = 0.8 W درنظر گرفته شده است تا دوایر خیس شده همپوشانی داشته و درنهایت نواری مرطوب به پهنایW در سرتاسر لوله فرعی ایجاد شود. لازم به توضیح است ارقام ارائه شده در جدول ذیل کلی بوده و توصیه میشود جهت دقت بیشتر با انجام آزمایشات صحرایی در مزرعهای که قرار است در آن شبکه آبیاری قطرهای پیاده شود، مقدار حداکثر قطر خیس شده(W) اندازه گیری گردد.
بطورکلی هرچه نقاط ریزش آب(تعداد قطره چکانها) بیشتر باشد و قطره چکانها با آرایش مطلوبتری استقرار داده شوند، سطح خیس شده(Aw) بیشتر بوده ولی سیستم گرانتر خواهد بود.
برای تعیین درصد مساحت خیس شده باید آرایش قرارگیری قطره چکانها روی لوله فرعی تعیین شود. آرایشهای مختلفی برای قرارگیری قطره چکانها روی لوله فرعی وجود دارد که از آن جمله میتوان به آرایش خطی یا دو خطی، آرایش حلقوی و زیگزاگ اشاره نمود.
مقدار درصد خیس شده زمین باتوجه به آرایش مدنظر و فواصل قطره چکانها از رابطه زیر محاسبه میگردد.
آرایش مستقیم یک ردیفه:
آرایش مستقیم دو ردیفه :
که در آن:
n : تعداد قطرهچکانها
Se : فاصله قطرهچکانها روی لوله فرعی
W : حداکثر عرض نوار مرطوب شده بوسیله یک قطرهچکان
Sr و Sp به ترتیب فاصله ردیف کاشت و فاصله درختان روی هر ردیف است.
Pw1 و Pw2 به ترتیب درصد مساحت خیس شده برای وضعیتی که فاصله لوله های فرعی S1 وS2 باشد.
Pw1 و Pw2 از فرمول آرایش یک ردیفه محاسبه می شوند.
برنامهریزی آبیاری
به کلیه عملیاتی که طی آن، زمان آبیاری و مقدار آبی که باید به زمین داده شود، مشخص میگردد، برنامهریزی آبیاری(Irrigation scheduling) گفته میشود. برنامهریزی آبیاری علاوه بر اینکه از جهت صرفهجویی در مقدار آب اهمیت دارد، باعث میشود که زارع بتواند سایر عملیات کشاورزی را هماهنگ با برنامه آبیاری تنظیم نماید.
بطورکلی مقدار آبی که باید در هر نوبت آبیاری به زمین داده شود بستگی به سه عامل حداکثر تخلیه مجاز رطوبت در خاک(MAD)، عمق توسعه ریشهها(Z) و مقدار کل رطوبت موجود در خاک(TAM) و در نهایت به سیستم آبیاری دارد. لذا ذیلاً به بررسی پارامتر های مذکور پرداخته و برنامه ریزی آبیاری را مورد بررسی قرار می دهیم.
مجموع کل آب قابل دسترس در خاک(TAM)
میزان آب موجود مابین دو حد ظرفیت زراعی خاک(Fc) و نقطه پژمردگی دائم خاک(PWP)، مجموع آب قابل دسترس در خاک نامیده میشود. ظرفیت زراعی مقدار رطوبتی است که یک خاک اشباع پس از خارج شدن آب ثقلی در خود نگه میدارد. این مقدار رطوبت تابعی از بافت و ساختمان خاک است. رطوبت خاک در حالت ظرفیت زراعی، حدوداً معادل ۳/۱ بار مکش رطوبتی تعیین میشود. نقطه پژمردگی دائم، محدوده دیگر طیف رطوبتی خاک میباشد و این نقطه حدی است که گیاه عملاً قادر به برداشت هیچگونه آبی از خاک نیست و درصورت افت رطوبت خاک تا این حد و نزدیک شدن به نقطه پژمردگی دائم، رشد فیزیولوژیک گیاه خسارت غیر قابل جبرانی خواهد دید. این نقطه رطوبتی حدوداً معادل۱۵ بار مکش رطوبتی میباشد.
مجموع آب قابل دسترس در خاک(TAM) وابسته به نوع خاک بوده و مقدار آن برای خاکهای مختلف، متفاوت است. در این صورت :
TAM= Fc – PWP
آب قابل دسترس(AW)
رطوبت موجود مابین دو نقطه ظرفیت زراعی و پژمردگی دائم در منطقه توسعه ریشه هر گیاه آب قابل دسترس نامیده میشود که از رابطه زیر قابل محاسبه است:
Z×AW = TAM
که در این رابطه:
AW ، آب قابل دسترس برحسب میلیمتر
TAM ، مجموع آب قابل دسترس در خاک برحسب میلیمتر در متر و
Z ، عمق توسعه ریشه گیاه به متر میباشد.
تخلیه مجاز(MAD)
عموماً هرچه رطوبت خاک کم باشد باید گیاه نیروی بیشتری برای جذب آب از خاک صرف نماید. اگر مقدار این رطوبت بمدت طولانی پائین باشد مقدار محصول کاهش پیدا میکند. از اینرو بنابه تعریف، درصدی از رطوبت قابل استفاده خاک را که میتواند توسط گیاه مصرف شود بدون اینکه کاهش محصول پیدا کند، مقدار تخلیه مجاز(کمبود مجاز رطوبت بلحاظ مدیریت آبیاری) میگویند.
مقادیر تخلیه مجاز باتوجه به نوع گیاه، عمق ریشه و نوع خاک تحت شرایط خاص توسط محققین، محاسبه و در انتشارات سازمان خواربار جهانی(FAO56) ارائه گردیده است. بطورکلی مقدارMAD در روش قطرهای برای درختان میوه۴۰ تا۵۰ درصد در نظر گرفته میشود
نیاز آبی روزانه گیاه(Td):
مقدار تعرق روزانه در آبیاری قطرهای که برابر نیاز آبی گیاه فرض میشود، تابعی از سطح سایهانداز گیاه و تبخیر و تعرقی است که به روشهای مرسوم برای سایر روشهای آبیاری محاسبه میشود. برای تخمین حداکثر تعرق روزانه که در عملیات طراحی مورداستفاده قرارمیگیرد مدلهای سادهای توسط محققین ارائه شده است که مهمترین آن عبارتست از :
که در آن:
Td : مقدار نیاز آبی یا تعرق در آبیاری قطرهای که فقط بخشی از زمین آبیاری میشود، در دوره ای که نیاز آبی به حداکثر خود میرسد(میلیمتر در روز).
Ud : مقدار روزانه نیاز آبی یا تبخیر و تعرقی که با فرض پوشش کامل گیاهی برای سایر روشهای آبیاری در دورهای که نیاز آبی به حداکثر خود میرسد، محاسبه میشود(میلیمتر در روز).
Pd : نسبت سطح سایهانداز گیاه
حداکثر عمق خالص آبیاری(dx)
حداکثر عمق خالص آبیاری در هر نوبت(dx) برابر مقدار آبی است که باید به خاک داده شود تا کمبود رطوبت خاک را تا حدMAD جایگزین نماید. MAD کمبود مجاز رطوبت بلحاظ مدیریت آبیاری که مقدار آن در روش قطرهای برای سبزیجات و گیاهان با ریشه کم عمق معمولاً۲۵ تا۴۰، برای درختان میوه۴۰ تا۵۰ و برای گیاهان با ریشه عمیق۵۰ درصد درنظر گرفته میشود. dx برحسب عمق متوسط آبیاری در کل مساحت مزرعه حساب میشود اما درهرحال میبایست درصد مساحت خیس شده در محاسبات اعمال شود.
که در آن:
:z عمق توسعه ریشهها(متر)، MAD: تخلیه مجاز رطوبتی(درصد)، :Pw درصد مساحت خیس شده(درصد)، :Wa ظرفیت نگهداری آب در خاک برحسب و dx : حداکثر عمق خالص آبیاری در هر نوبت، برحسب(mm).
تعیین حداکثردور آبیاری(fx)
باتوجه به مقادیر متوسط حداکثر تعرق روزانه گیاه(نیاز آبی روزانه گیاه در روش قطرهایTd) و مقدار حداکثر عمق آب آبیاری(dx)، حداکثر دور آبیاری از رابطه زیر بدست میآید:
تعیین دور آبیاری طراحی (fi)
معمولاً دور آبیاری در آبیاری قطرهای محدود میباشد و تحت تأثیر بافت خاک خیس شده و میزان تبخیر و تعرق متفاوت است.
باتوجه به دور انتخابی، عمق آبیاری برابر است با:
dn = fi × Td
در آبیاری قطره ای با توجه به شرایط و نوع سیستم آبیاری، بازده کاربرد آبیاری معمولاً برابر ۹۰ رصد در نظر گرفته می شود.
عمق ناخالص آبیاری(dg)
مقدار آبیاری باید طوری باشد که تلفات غیرقابل اجتناب نفوذ عمقی را نیز شامل گردد. اما آن قسمت از نفوذ عمقی که برای شستشوی خاک انجام میگیرد جزء تلفات محسوب نمیشود. برای محاسبه عمق ناخالص آبیاری(dg) در آبیاری قطرهای باید رابطه که Eu بازده کاربرد آبیاری وdn نیاز خالص آبیاری میباشـد، استفاده میگردد.
حجم ناخالص آب مورد نیاز روزانه برای هر گیاه(G)
برای تعیین حجم ناخالص آب موردنیاز روزانه هر گیاه از رابطه زیر استفاده میشود.
که در آن :
: G حجم ناخالص برای هر درخت(lit)
: fi دور آبیاری طراحی(day)
Sp× Sr : فاصله بین درختان و ردیفهای کاشت(m)
مدت زمان آبیاری(t)
باتوجــه به حجم آبیـاری و تعـداد قطرهچکان بـرای هر درخت و نیز دبی قطرهچـکانها، مدت زمان آبیاری از رابطه زیر محاسبه میشود.
که در آن :
: n تعداد قطرهچکانها و : qa دبی متوسط قطرهچکان(lit/sec)
تعداد واحدهای آبیاری(N)
برای فراهم نمودن امکان برخی تغییرات در شبکه اصلی و کنترل مسائل پیشبینی نشده، بهتر است سیستم بیش از۲۱ ساعت در شبانهروز کـار نکند. باتـوجه به ساعت آبیـاری در شبـانهروز(T) تعداد قطـعات یا واحدهای سیستم که در طی یک دور آبیاری بصورت نوبتی آبیاری میشود از رابطه زیر بدست میآید:
که در آن :
:f دور آبیاری(day) ،
:T ساعت کار سیستم در شبانهروز(hr) و
: tزمان آبیاری(hr) میباشند.
هیدرومدول آبیاری(Hm)
برای محاسبه هیدرومدول آبیاری قطرهای از رابطه ذیل استفاده میشود :
که درآن Hm، هیدرومدل آبیاری() میباشد.
دبی مورد نیاز برای درختان موجود در هر هکتار
هیدرومدول محاسبه شده براساس نیاز آبی متوسط میباشد ولی باتوجه به اینکه ساعات آبیاری یک واحد معمولاً نسبت به دور آبیاری محدود میباشد، لذا بایستی در طی زمان آبیاری یک واحد آبیاری دبی بیشتری مورداستفاده قرارگیرد. دبی مصرفی یک واحد آبیاری به دبی موردنیاز قطرهچکانها و تعداد آنها در واحد سطح بستگی دارد و از رابطه ذیل برای محاسبه دبی طرح واحدهای آبیاری استفاده میشود.
(sec)3600/)دبی قطرهچکان* تعداد قطرهچکان* تعداد درخت در هکتار = Q
که در آن:
:Q دبی لازم برای درختان موجود در هر هکتار() میباشد.